بسم الله الرحمن الرحیم

عهد دوم (عهد انفاق با رغبت در راه خداوند)
با عنایت به آیات بسیار زیاد قرآن در مورد مسأله انفاق و صدقه و زکات و با توجه به احادیث معتبر در تفسیر این دسته از آیات قرآن، و احادیث جداگانه بی‌شمار در مورد مسأله انفاق و اینکه هر جایی خداوند دستور اقامه نماز داده اند بلافاصه موضوع زکات و انفاق هم مطرح شده است، در واقع نماز و زکات دو بال هستند که هر کدام بدون دیگری نمی‌تواند انسان را در مسیر حق حرکت دهند.
لذا  امام رضا(علیه السلام) در حدیثی می‌فرمایند: همانا خداوند به سه چیز امر فرموده که همراه با سه چیزند: به نماز و زکات امر کرده، پس هر کس نماز بخواند و زکات ندهد نماز او قبول نمى‏‌شود. به شکر خود و شکر پدر و مادر امر کرده، پس هر کس از پدر و مادرش تشکر نکند شکر خدا را به جا نیاورده است، و به تقواى الهى و صله رحم امر کرده، پس هر کس صله رحم نکند از خدا هم پروا ندارد.
«خصال، جلد ۱، صفحه ۱۵۶»

و نیز اینکه، کمک و احسان به دیگران یک امر فطری و ذاتی است، یعنی هیچ کسی نیست که ذاتاً با احسان و انفاق به دیگران مخالف باشد، و کسانی که اهل احسان و انفاق نیستند، در واقع بخیل هستند و خودشان هم می‌دانند که بخل می‌ورزند.

 

برکات شگفت انگیز اموالِ انفاق کنندگان:
آیه ۲۶۱سوره مبارکه بقره: “کسانى که اموال خود را در راه خدا انفاق می‌کنند، همانند بذرى هستند که هفت خوشه برویاند؛ که در هر خوشه، یکصد دانه باشد؛ و خداوند آن را براى هر کس بخواهد (و صلاح بداند)، دو یا چند برابر مى‏کند؛ و خدا وسعت دهنده، و (به همه چیز) داناست”

 

ارتباط انفاق و نجات از آزمایش و فتنه های الهی:
ما در تاریخ شاهدیم که بعضی افراد نماز می‌خوانند، ولی عاقبت می‌شوند یک نفر مثل خوارجی‌ها و ابن ملجم‌ها و …

ببنید عامل اصلی گمراهی انسان‌های مسلمان و خدا پرست این است که در اطاعت و بندگی خداوند اخلاص ندارند، یعنی خداوند را عبادت می‌کنند. ولی نه به خاطر دوستی خداوند و نه به خاطر عظمت و شایستگی خداوند، بلکه عبادت به نام خداوند است و به کام خودشان. مثلاً ابلیس که فقط یک سجده اش ۲۰۰۰طول کشید، خداوند را عبادت کرد ولی نه از سر اخلاص، بلکه عبادتش برای حبِّ نفسش بود، برای کسب جاه و مقام بیشتر، برای از دست ندادن مقامی که در آن قرار داشت، بود. اگر کسی اینگونه خداوند را عبادت کند، خداوند هم بر اساس سنت همیشگی‌اش که امتحان بندگان است، هدف او را نمایان می‌کند و بدین‌وسیله رسوا می‌شود.

حالا سوال این است که چه عاملی باعث می‌شود انسان اخلاص نداشته باشد؟ پاسخ روشن است. خودخواهی و حبّ نفس عامل اصلی عدم اخلاص است. لذا خداوند هم یک راهی بسیار عالی برای رهایی از خودخواهی بیان نمودند و آن چیزی نیست جز انفاق، انفاق از ریشه نفق به معنای سوراخ زدن و تونل زدن می‌آید.
در واقع بین انسان و خداوند حجابی است که انسان خداوند را نمی‌بیند، و آن حجاب، همان دوست داشتنی‌ها و علایق انسان به دنیا و مظاهر دنیا است.
لذا خداوند در آیه ۹۲سوره مبارکه آل عمران می فرمایند: “هرگز به (حقیقت) نیکوکارى نمى‏رسید مگر اینکه از آنچه دوست می‌دارید، (در راه خدا) انفاق کنید.
امام علی (علیه السلام) می فرمایند: من خدایی را که نبینم عبادت نمی‌کنم، این سخن مولا، یعنی اینکه ایشان، تمام حجابهای بین خود و خداوند را بوسیله انفاق برداشته‌اند. این به این معنی نیست که ایشان تارک دنیا است، بلکه به این معنی است که به دنیا دل نبسته و علاقه ندارد، و با انفاق دوست داشتنی‌ها در راه خداوند، این بی‌علاقگی را به اثبات رسانده است، لذا او به هر چیزی می‌نگرد یاد خداوند می‌افتد، چون دیگر حجابی وجود ندارد تا مانع شود.

پس انفاق یعنی سوراخ و تونل زدن متعدد در موانع و علایق، جهت دریافت نور معرفت الهی، از آن سوراخ‌های ایجاد شده، کسی که در یک اتاق تاریک قرار گرفته باید برای دریافت نور، سوراخ‌هایی، در آن اتاق ایجاد کند، تا هم اتاق داشته باشد و هم نور. نه اینکه کلاً اتاق را خراب کند(تارک دنیا) بلکه باید سوراخ های متعدد ایجاد کند این می‌شود همان تأویل انفاق.
بنابراین، مأموریت نماز به فرموده، حضرت زهرا(سلام الله علیها) در خطبه فدکیه، از بین بردن تکبّر است و مأموریت انفاق از بین بردن حبّ نفس است.

کسی که نماز می خواند ولی انفاق نمی‌کند، نمازش دروغین است و اخلاص ندارد. و نیز کسی که انفاق می‌کند، ولی نماز نمی‌خواند، او هم انفاقش دروغین است و اخلاص ندارد. و خداوند کسی را که اخلاص نداشته باشد،هدایت نمی‌کند، و کسی را که خداوند هدایت نکند بصیرت نخواهد داشت و کسی که بصیرت نداشته باشد به راحتی در فتنه‌ها گمراه می‌شود و عاقبت به شرّ.
مشکل اساسی امثال خوارج و کسانی که پای منبرِ، بهترین و عالم ترین، سخنور جهان یعنی، امام علی(ع) قرار داشتند، ولی هدایت نمی‌شدند، و کسانی که در لشگر یزید قرار گرفتند، و خون پسر پیامبر را مباح دانستند، مشکل اساسی آنها این بود که حبّ نفس داشتند و خود خواه بودند، و این خود خواهی را با انفاق کردن، برطرف نکردند و بعضاً زکاتی هم که پرداخت می‌کردند، با کراهت و از روی ریاکاری بوده است. بنابراین خود خواهی دنیا دوستی می‌آورد و دنیا دوست، فاسق است و فاسق هرگز هدایت نمی‌شود.(آیه ۲۴ سوره مبارکه توبه)

 

لذا مسأله انفاق بسیار مهم است، که برای روشن‌تر شدن موضوع، توجه شما را به آیه‌ای از قرآن کریم جلب می کنیم.
ویژگی‌های نماز گزاران واقعی از نظرخداوند در آیات ۱۹ الی ۳۵ سوره مبارکه معارج:
به راستی انسان بسیار حریص [و بی تاب] خلق شده است (۱۹) چون آسیبی به او رسد بی تاب است (۲۰) و چون خیری به او رسد بخل ورز است (۲۱) غیر از نمازگزاران (۲۲) همان کسانی که بر نمازشان پایدارند (۲۳) و همانان که در اموالشان حقی معین است (۲۴) برای سائل و محروم (۲۵) و ادامه آیات …

 

توضیح محروم و سائل:
محروم به کسی می گویند که حیاء می‌کند و از فقر خودش کسی را مطلع نمی کند و به فرموده خداوند در آیه ۲۷۳سوره  مبارکه بقره ” از شدّت خویشتن‏دارى، افراد ناآگاه آنها را بى‏نیاز مى‏‌پندارند؛ امّا آنها را از چهره‏‌هایشان مى‏شناسى؛ و هرگز با اصرار چیزى از مردم نمى‏خواهند.

سائل به کسی می گویند که حیایش نسبت به محروم کمتر است و به شما مراجعه می کند و از شما کمک می‌طلبد.

بنابراین می بینم که اگر به صورت ماهانه یا روزانه حق سائل و محروم را از درآمد ماهانه یا روزانه کنار نگذاریم طبق این آیه شریفه جز مصلین واقعی محسوب نمی‌شویم و اگر جزء مصلین هم محسوب نشویم، قطعاَ عاقبت به خیر نمی‌شویم.
در نتیجه خدایی نکرده اهل جهنم خواهیم شد. پناه بر خدا.

اگر درباره مسأله انفاق قانع نشدید پیشنهاد می شود حتماً ، مقاله حقیقت انفاق را مطالعه فرمایید.